سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/8/5
11:37 صبح

زمانی است بس دراز ،که تو را می جویم

بدست شمع و پروانه در دسته

زمانی است بس دراز ،که تو را می جویم

اما....نیستی

زمانی است طولانی که می خوانمت

اما....نیستی

سنگ صبور تنهایی های من

بگو با من، از آنچه که همواره با هم می خواندیم

تو که می دانی سخنانت،مرا  به نا کجا آباد زنگی می برد 

پس چرا دریغ می کنی از من ؟!

تو که می دانی بدونت به من،چه آرامشی می بخشد

پس چرا می گریزی ؟!

سنگ صبور بهانه های من

بیا با من 

بگو با من از درد های جان خسته ات،که می دانم خسته ای 

خسته از هر چه که می بینی و می شنوی 

تو که نیستی،من می هراسم از تنهایی بی تو 

تو که نیستی،من می لرزم از درون  از هراس نبودنت 

تو که نیستی،من می هراسم از ترس دوریت

مرا دیگربار آشنای خود ساز،ای آشنای دیرین دل من 

بگذار صدایت همواره در من بخواند،برای من

تو که می دانی بی تو بودن،مرا می میراند 

 تو که می دانی بی تو بودن،مرا از درون می خشکاند

ای سنگ صبور وای همدل همیشگی من

دلتنگ بودنت هستم و چشم به راه مهربانیت.

 

------------------------------------------

دوست من اگه یه نظربدی: